کتابخانه مسروری حکم آباد بخش بزرگی از کشور را می توان در کتابها پیمود اندرولنگ
| ||
|
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد نخواست او به منِ خسته بیگمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟
چه میکنی اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد ...
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستترش داشته ... به آن برسد
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که ... نه! نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بودهام زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد برچسبها: [ چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:خبر به دورترین,نجمه زارع,اشعارعاشقانه,شعر زیبا,شاعران ایرانی,کتابخانه مسروری,, ] [ 17:5 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
من عاشق و دیوانه و مستم چه توان کرد؟
می خواره و معشوقپرستم، چه توان کرد؟
گر ساغر سی روزه کشیدم چه توان گفت؟
ور توبهٔ چلساله شکستم چه توان کرد؟
گویند که رندی و خراباتی و بدنام
آری به خدا این همه هستم، چه توان کرد؟
من رستهام از قید خرد، هیچ مگویید
ور زان که ازین قید نرستم چه توان کرد؟
برخاستم از صومعهٔ زهد و سلامت
در کوی خرابات نشستم، چه توان کرد؟
عهدم همه با پیر مغانست، هلالی
گر با دگری عهد نبستم، چه توان کرد؟
*شعری از هلالی جغتایی
(بدرالدین هلالی استرآبادی از بزرگترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است که اصالتاً از ترکان حغتایی است. او در هرات متولد شده است و از ملازمان امیر علیشیر نوایی بوده است. مشهور است که سیفالله نامی در قتل او ساعی بود و از این جهت سال مرگ وی را به ابجد با عبارت «سیفالله کشت» معادل ۹۳۶ هجری قمری ضبط کردهاند.) برچسبها: [ یک شنبه 9 شهريور 1393برچسب:چه توان کرد,هلالی جغتایی,هلالی استرآبادی,جغتایی,شعر زیبا,اشعار,کتابخانه مسروری,, ] [ 18:23 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
|
|